Remember You Die
حاکمی به مردمش گفت: صادقانه مشکلات را بگویید. حسن نزد حاکم رفت و گفت: گندم و شیر که گفتی چه شد؟مسکن چه شد؟ کار چه شد؟ حاکم گفت: ممنونم که من را آگاه کردی همه چیز درست میشود. یکسال گذشت... حاکم گفت: صادقانه مشکلاتتان را بگویید. کسی چیزی نگفت. کسی نگفت گندم و شیر چه شد! کار و مسکن چه شد!! تنها از میان جمع کسی گفت: حــــــــــسن چه شد؟؟؟
نظرات شما عزیزان:
پاسخ: kheali talkhe :|
» ...
» بت ..
» ...
» رفتن ..
» ماه ..
» جمعه ها ..
» بار اول ..
» ...
» وقتی که می رفتی ..
» ...
» ...
» ...
» استاد
» راست میگفتی ..
» یه نوع بیماری ..
» ...
» ..
» ما نسلی هستیم که ..
» یاد گرفتم ..
Design By : RoozGozar.com |